بر اساس گزارش تازهای که این هفته منتشر شد، بهرهوری معدنکاری بیش از یک دهه است کاهش یافته و از سال ۲۰۱۸ به اینسو بهطور متوسط سالانه تنها ۱ درصد بهبود داشته است؛ روندی که به گفته McKinsey & Company میتواند توان این بخش برای پاسخگویی به تقاضای روبهافزایش مواد معدنی حیاتی را به خطر بیندازد.
به گفته مککنزی، نوآوری زمانی محرک جهشهای بزرگ در سراسر زنجیره معدنکاری بود، اما طی ۲۰ سال گذشته شتاب خود را از دست داده است. دادههای OECD نشان میدهد بهرهوری صنعت از ۱۹۹۷ تا ۲۰۲۳ بیش از دو برابر شده و در کشاورزی، جنگلداری و شیلات نیز بیش از ۱.۵ برابر رشد کرده است؛ در حالی که بهرهوری معدنکاری به نصف کاهش یافته—نتیجهای که تحلیل مککنزی نیز آن را تأیید میکند.
این گزارش، رکود بهرهوری را به عوامل ساختاری پیوند میزند: عمیقتر شدن پیتها، طولانیتر شدن مسیرهای حمل، افت عیارها و شرایط دورافتاده که بسیاری از معادن را به زیر منحنیهای عملکرد تاریخی راندهاند. این کندی درست در زمانی رخ میدهد که تقاضا برای مواد معدنی حیاتی رو به افزایش است و ارتقای بهرهوری را فوری میکند.
به باور مککنزی، موجی از فناوریهای همگرا در حال تغییر شرایط است. پیشرفتها در هوش مصنوعی، اتوماسیون، رباتیک، شیمی پیشرفته، اتصال دائمی در سایتهای دورافتاده و برقسازی، فرصتهایی برای نوآوریهای اثرگذار در گلوگاههای زنجیره ارزش معدن—از بارگیری و حمل گرفته تا خردایش و فرآوری—ایجاد کردهاند.
برای بهرهبرداری از این ظرفیتها، گزارش تأکید میکند شرکتهای معدنی به ساختارهایی مبتنی بر چرخههای بازخورد پیوسته نیاز دارند که آرمان، نوآوری و اجرا را به هم متصل کند. همچنین توصیه میشود رهبران از مسئله کسبوکار آغاز کنند، یک «ستاره قطبی» بلندپروازانه بر مبنای فیزیک فرایند تعریف کنند و مسئولیتپذیری روشن را به مدیران مشخص بسپارند.
شان باکلی، شریک ارشد و همنویسنده گزارش، میگوید:
نوآوری تمایز واقعی ایجاد خواهد کرد؛ تنها تعداد کمی از معدنکاران صرفاً با اتکا به زمینشناسی موفق میشوند. برای دیگران، پیروزی در نوآوری برای حرکت به پایین منحنی هزینه و ایجاد مزیت رقابتی حیاتی است.
ریچارد سلشوپ، همنویسنده گزارش، میافزاید:
پرسش دیگر این نیست که آیا نوآوری کنیم یا نه؛ بلکه چگونه. دهه پیشِ رو به شرکتهایی تعلق دارد که درباره نقش خود در زیستبوم نوآوری و مسائلی که میخواهند حل کنند تصمیمهای شفاف و جسورانه بگیرند.
نظر: