بخش معدن ایالات متحده در آستانه سال ۲۰۲۶ وارد مقطعی سرنوشتساز میشود؛ جایی که فشارهای ژئوپلیتیکی و تغییرات سیاستی سال ۲۰۲۵ در حال بازآرایی روند صدور مجوزها، سرمایهگذاری و اولویتهای امنیت ملی هستند.
با وجود انتظار برخی برای بازگشت سریع، Society for Mining, Metallurgy & Exploration (SME) هشدار میدهد دههها سیاست محدودکننده میتواند سرعت احیا را کند کند. دبرا دبلیو. استروساکر، مشاور SME، به MINING.COM گفت بیش از ۳۰ سال قانونگذاری و محدودیتهای کاربری زمین، بنیانهای این صنعت را فرسوده کرده و به همین دلیل پیشرفتها تدریجی خواهد بود، نه انفجاری. به گفته او، هرچند نشانههای شتابگیری دیده میشود، بازسازی پایهها زمانبر است.
اثر اقدامات اجرایی رئیسجمهور Donald Trump در سال جاری، احتمالاً در ۲۰۲۶ روشنتر میشود. استروساکر به دستورهایی اشاره میکند که خواستار افزایش تولید داخلی انرژی و مواد معدنی و حذف موانع پیشِروی استخراج و فرآوری هستند.
مجموعهای از فرمانهای اجرایی—از جمله EO 14213، 14220، 14241، 14261 و 14272—اکنون به وزارتخانههای فدرال جهت میدهد تا تأخیرهای صدور مجوز را کاهش دهند، زمینها را برای اکتشاف بگشایند و ظرفیت فرآوری داخلی را توسعه دهند. با جاریشدن این الزامات در سیستم اداری، انتظار میرود زمانبندی اکتشاف کوتاهتر و اعتماد سرمایهگذاران—بهویژه در حوزه مواد معدنی حیاتی—تقویت شود.
مجوزها و ریسکها
اصلاح نظام مجوزدهی تعیین میکند آیا شتاب ۲۰۲۵ به ۲۰۲۶ منتقل میشود یا نه. از نگاه استروساکر، همگرایی فرمانهای اجرایی با رأی Seven County دیوان عالی آمریکا—که دامنه بررسیهای زیستمحیطی را بهطور معناداری محدود کرد—مهمترین شتابدهنده است. نهادهای فدرال شروع به بازنگری چارچوبهای دیرپای National Environmental Policy Act (NEPA) کردهاند، راهنماهای اختصاصی متناسب با رأی دادگاه تدوین میکنند و پروژهها را به داشبورد FAST-41 میافزایند؛ اقداماتی که اگر از چالشهای حقوقی جان سالم به در ببرند، میتواند تصویبها را سریعتر کند.
با این حال، دعاوی قضایی فوریترین تهدید باقی میماند. استروساکر میگوید چالش علیه اسناد NEPA و مجوزهای نهادی همچنان محتمل است و تصویب قانون SPEED برای کاهش تأخیرها حیاتی خواهد بود.
تأمین مالی نیز محدودیت دیگری است. بسیاری از پروژههای مواد معدنی حیاتی هنوز به پشتوانه فدرال نیاز دارند تا هزینههای بالا و عدمقطعیت بازار جبران شود—بهخصوص جایی که سرمایه خصوصی مردد است.
امنیت و زنجیره تأمین
عناصر نادر خاکی در کانون ریسک قرار دارند. استروساکر وابستگی آمریکا به China برای عناصر نادر خاکی سبک و سنگین را شدید توصیف میکند و میگوید چین با راهبردی حسابشده و ژئوپلیتیک، دههها جلوتر از رقبا در فرآوری و زنجیره تأمین قرار گرفته است.
تفکیک عناصر نادر خاکی پرهزینه و زمانبر است و کوچکبودن بازارهای داخلی برای بسیاری از مواد، بازده تجاری را محدود میکند. سابقه دستکاری قیمتها توسط چین نیز سرمایهگذاری خصوصی را دلسرد و فشار برای مداخله دولت را بیشتر میکند.
مدلهای سرمایهگذاری عمومی–خصوصی که در ۲۰۲۵ معرفی شدند، احتمالاً در سال جاری گسترش مییابند و حمایت مالی و تضمین تقاضا فراهم میکنند. استروساکر تأکید میکند آمریکا دیگر نمیتواند مواد معدنی حیاتی را مثل کالاهای عادی ببیند؛ اکنون امنیت دفاعی و اقتصادی محرک سیاست است و سرمایهگذاری فدرال بیشتر اجتنابناپذیر خواهد بود.
فراتر از سرمایه و مجوز، او کمبود نیروی انسانی متخصص را مهمترین روند پیشِرو میداند. رقابت ژئوپلیتیک تقاضا برای زمینشناسان، مهندسان معدن و متالورژیستها را بالا برده، اما آمریکا فقط ۱۴ مدرسه معدن دارد و بسیار کمتر از چین متخصص تربیت میکند.
استروساکر از کنگره میخواهد قانون مدارس معدن ۲۰۲۵ را تصویب کند و پس از تعطیلی اداره معادن، ظرفیت ملی پژوهشهای معدنی را بازسازی کند؛ او هشدار میدهد کشور همچنان در دانش فرآوری عقب است.
در مجموع، با آغاز ۲۰۲۶ آمریکا قدمهایی برای مواجهه با آسیبپذیریهای معدنی برداشته است؛ اما تبدیل نیتهای سیاستی به دستاوردهای پایدار به قانونگذاری، سرمایهگذاری مستمر و بازسازی ستون فنی صنعت بستگی خواهد داشت.
نظر: