در حالی که جهان منتظر مناظره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ۱۰ سپتامبر است، ممکن است دو نامزد، دونالد ترامپ و کامالا هریس، به سخنان رئیسجمهور دوایت آیزنهاور، هفتاد سال پیش، فکر کنند، زمانی که او گفت: "من دو نوع مشکل دارم، فوری و مهم. فوریها مهم نیستند و مهمها هرگز فوری نیستند."
این تأمل آیزنهاور یک سال پس از آغاز ریاست جمهوریاش بیان شد. با پایان یافتن جنگ کره با آتشبس، او با اقتصادی مواجه شد که از رکود خارج میشد، کمونیستها در هانوی حضور داشتند و یک افسر ارتش ناشناخته، جمال عبدالناصر، قدرت را در مصر به دست گرفته بود. این سخنان او به بخشی از زبان رهبران تجاری و سیاسی تبدیل شد که در تلاش بودند تا اولویتهای بلندمدت را از کوتاهمدت جدا کنند در حالی که با طوفانی از مسائل مختلف روبرو بودند.
امروز، یک ضرورت استراتژیک برای ایالات متحده (و غرب) به طور فزایندهای فوری میشود، یعنی آسیبپذیری زنجیرههای تأمین، به ویژه مواد معدنی حیاتی که برای وسایل نقلیه الکتریکی، ذخیرهسازی باتری و انتقال انرژی گسترده ضروری هستند.
آژانس بینالمللی انرژی تخمین میزند که به ۸۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری اضافی در پروژههای معدنی جدید تا سال ۲۰۴۰ نیاز داریم تا به هدف ۱.۵ درجه سانتیگراد برسیم. برای درک وسعت این چالش، مواد معدنی حیاتی را با نفت مقایسه کنید که تأثیر تاریخی آن بر روابط بینالملل پیچیده است.
در حالی که هیچ کشور واحدی بیش از ۱۵ درصد از عرضه نفت را در اختیار ندارد، چین بیش از ۸۰ درصد سهم در گالیوم، منیزیم و تنگستن دارد، تا فقط به سه ماده معدنی حیاتی اشاره کنیم – و تقریباً تمام معادن جمهوری دموکراتیک کنگو که بیش از ۷۰ درصد کبالت تولید میکند را کنترل میکند.
غرب ۲۰ سال از چین عقب است، که از یارانهها، کنترل قیمتها و برنامهریزی بلندمدت که تنها یک اقتصاد فرمانی میتواند فراهم کند، بهره میبرد و یک نابرابری عظیم در هزینه سرمایه برای سرمایهگذاران غربی ایجاد میکند. در چنین بازاری متمرکز، تولید بیش از حد – مانند نیکل – میتواند به طور مصنوعی قیمت را کاهش دهد و سرمایهگذاری غربی را علیرغم تقاضای بلندمدت عظیم تضعیف کند. این اکنون یک خط گسل ژئوپلیتیک بزرگ است که آسیبپذیری غرب را نشان میدهد.
کاندیداهای ترامپ و هریس چه برنامه ای برای اصلاح توازن دارند؟ حمایت دو حزبی در کنگره ایالات متحده برای اهداف استراتژیک حمایت از استخراج و پالایش مواد معدنی حیاتی برای تقویت انعطاف پذیری اقتصادی وجود دارد. استراتژی جهانی Rubio-Warner برای ایمن سازی مواد معدنی حیاتی قانون 2024 پیشنهاد می کند که به مجموعه ابزار مالی دولت ایالات متحده برای افزایش سرمایه گذاری و گسترش ابتکارات دیپلماتیک برای تنوع بخشیدن به زنجیره تامین اضافه شود.
در همین حال، قول رئیسجمهور سابق ترامپ برای لغو قانون کاهش تورم (IRA) که یارانهها را به مسیر دیگری هدایت میکند، ممکن است با مخالفت کنگره روبرو شود. تحلیلهای اخیر نشان داده که ۸۰ درصد از سرمایهگذاریهای IRA به ایالتهای جمهوریخواه اختصاص یافته است.
تجربه من به عنوان رئیس گروهی از سرمایهگذاران که از سوی Appian Capital Advisory به سیاستگذاران آمریکایی از طریق سازمان Securing America’s Future Energy مشاوره میدهند، نشان میدهد که یک استراتژی مؤثر به سه رکن نیاز دارد. اول، ابزارهای سیاستی قویتر برای همسطح کردن شرایط رقابت.
دولت فعلی ایالات متحده در حال بررسی ابزارهای سمت تقاضا مانند قراردادهای تفاوت، کف قیمت ثابت و تضمین وام است تا سعی کند نابرابری هزینه سرمایهای را که شرکتهای غربی با آن مواجه هستند، جبران کند. هدف از ترویج رقابت به سمت بالا – با بالاترین استانداردهای ESG در معدنکاری که در قیمتگذاری سرمایهگذاران منعکس میشود – قابل تحسین است.
باید دید که چگونه چنین بازاری در عمل کار میکند و آیا برای کشورهای در حال توسعه که در حال حاضر از سرمایهگذاریهای طرح جاده و کمربند چین بهره میبرند، جذاب خواهد بود یا نه. هر ترکیبی از کمکهای مالی، وامها، تضمینها، تعرفهها، محدودیتهای صادراتی و ابزارهای دیگر، کاهش هزینههای سرمایهای بزرگترین معما است.
دوم، حمایت از دوستان باید جاه طلبانه تر باشد. ایالات متحده، چه رسد به متحدانش، نمیتواند به طور فردی خودکفا باشد. ما نیاز به ایجاد خوشههای گستردهتر شراکتهای با اعتماد بالا داریم تا زنجیرههای تأمین وسیعتر و انتها به انتها فراهم کنیم. اتحاد اطلاعاتی و امنیتی «Five Eyes» شامل ایالات متحده، بریتانیا، کانادا، استرالیا و نیوزیلند میتواند حوزه خود را به امنیت مواد معدنی حیاتی گسترش دهد – با توجه به گستره منابع و ظرفیتهایی که هر یک به ارمغان میآورند.
ژاپن نیز یک شریک با اعتماد بالا در این حوزه است. بعدی، شراکت امنیت مواد معدنی به رهبری ایالات متحده (MSP)، که شامل متحدان اصلی ترانسآتلانتیک و اقیانوس آرام آمریکا میشود، باید از منطقه راحتی خود فراتر رود. پذیرش هند، یک قدرت غیرمتعهد محوری، تعداد اعضا را به ۱۵ افزایش میدهد. اما آیا میتوانیم تولیدکنندگان کلیدی مانند برزیل، پرو، فیلیپین، عربستان سعودی و اندونزی را وارد MSP کنیم؟
در نهایت، ما به مشارکت های عمومی و خصوصی بهتر نیاز داریم. کسب و کارها می توانند دانش سرمایه گذار، تخصص فنی، نوآوری و استانداردهای بالای ESG را به ارمغان بیاورند. به عنوان مثال، Appian Capital Advisory در فلزات استراتژیک ایالات متحده در میسوری سرمایه گذاری کرده است، نه فقط برای استخراج و فرآوری نیکل، لیتیوم، مس و کبالت، بلکه برای معرفی پیشرفته ترین بازیافت باتری های لیتیوم یون.
به نوبه خود، علاوه بر حمایت مالی، دولتها باید مجوزها را سادهتر کنند و برای ارائه تضمینهای دیپلماتیک و امنیتی بهتر همکاری کنند، و کمکها را به روشهایی که از زنجیرههای تامین حمایت میکند - به عنوان مثال، تامین مالی زیرساختهای جادهها، راهآهن و بندر در کشورهای در حال توسعه، مستقر کنند.
همانطور که در این ماه با دولت ها و شرکت های تجاری در ایالات متحده، ژاپن و استرالیا دیدار می کنم، این ها چالش های مهم و فوری هستند که در مورد آنها بحث خواهیم کرد - و رئیس جمهور بعدی ایالات متحده باید بر آنها غلبه کند.
دومینیک راب، رئیس امور جهانی در Appian Capital Advisory و وزیر خارجه سابق بریتانیا و معاون نخست وزیر است.
نظر: