

محبوبه ناطق: ایران در سال ۹۶ بیش از ۱۷ میلیون تن سنگ آهن به شکلهای مختلف صادر کرد که به معنای از دست رفتن ۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار ارزش افزوده برای کشور است.
استفاده بهینه از منابع ملی و خلق بیشترین ارزش افزوده در داخل همواره در دستور کار کشورها با نگاهی به توسعه پایدار بوده است. رشد تولید ناخالص داخلی و صادرات محصولات با ارزش افزوده بالاتر برای افزایش تراز تجاری، از جمله فواید حرکت به سوی تولید محصولات در نقاط پایانی زنجیره تولید است. در برخی موارد اما، اندیشیدن به سودهای کوتاهمدت و تقدم منافع جزیرهای بر مصالح کلان ملی باعث تصمیمهایی میشود که شاید در سالهای نه چندان دور آثار سوء خود را بر زنجیره تامین کشور نشان دهند. این امر همچنین در تقابل صریح با اصول اقتصاد مقاومتی که همواره مورد تاکید رهبر فرزانه انقلاب بوده، گام بر میدارد و کشور را در مسیر وابستگی به بیگانگان برای تامین منابع پیش خواهد برد.
صادرات سنگ آهن، ابتداییترین محصول در زنجیره تولید فولاد، از معضلاتی است که کشور ما با آن دست به گریبان است. میزان صادرات این ماده خام از سوی ایران سال به سال در حال افزایش است و تنها اکتبر ۲۰۱۸ حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار تن بوده که نسبت به ماه گذشته، رشد ۷۴ درصدی نشان میدهد. اینگونه خامفروشیها به راحتی میتواند زنجیره تامین فولاد ایران را در سالهای نزدیک پیش رو با مشکل جدی روبهرو کند.
کسری ۳۲ میلیون تنی سنگ آهن تا ۱۴۰۴
فارس گزارش میدهد: با نگاهی به طرح جامع فولاد کشور میتوان دریافت که با در نظر گرفتن ظرفیت معادن فعلی و معادن در حال اکتشاف تا سال ۱۴۰۴، زنجیره فولاد کشور با کسری تامین ۳۲ میلیون تن سنگ آهن روبهرو خواهد بود. از طرفی، با توجه به ذخایر ۱.۹ میلیارد تنی سنگ آهن کشور تا این افق، صنعت فولاد کشور بسته به نرخ بهرهگیری از ظرفیت تولید، تنها برای ۱۵ تا ۲۲ سال پس از ۱۴۰۴ سنگ آهن در اختیار دارد و پس از آن به واردکنندهای صرف برای سنگ آهن در جهان تبدیل خواهیم شد.
اگرچه صادرات سنگ آهن در برخی کشورها مانند برزیل و استرالیا نیز انجام میشود اما با نگاهی به سیاستهای آنها میتوان دریافت که این جوامع تمایلی به سرمایهگذاری در صنایع پاییندست سنگ آهن ندارند. در کشور ما که هم از لحاظ منابع در مضیقه بوده و هم چشم به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در سال ۱۴۰۴ دارد، صادرات سنگ آهن توجیه ندارد. سنگ آهن ایرانی نسبت به رقیبان خود از نرخ کمتری برخوردار است و این روزها مشکلات ناشی از وضع تحریمهای امریکا علیه تجارت با کشورمان نیز مزید بر علت شده تا خریداران انتظار تخفیفات بیشتری را از سوی ایران داشته باشند. از سوی دیگر، به دلیل مراجعه نکردن کشتیها به بندرهای ایران برای حمل بار، هزینه حمل سنگ آهن به بندرهای چین بیش از ۴۳ درصد مبلغ کل قرارداد را شامل میشود، در حالیکه برای سودآور بودن فروش، این رقم باید زیر ۳۷ درصد باشد. جغرافیای پراکندگی معادن سنگ آهن ایران در شرق و شمال شرق است، نزدیک نبودن به بنادر جنوبی کشور و افزایش هزینههای حمل جادهای نیز مشکلات دیگری است که صادرکنندگان سنگ آهن را زیر فشار قرار داده و آنها را مجبور کرده تا تنها برای حفظ جایگاه در بازار در نقطه سر به سر یا حتی در محدوده ضرر، محصول خود را به فروش برسانند. افت ارزش ریال در ماههای اخیر را میتوان مهمترین دلیل سرعتگیری فروش صادراتی سنگ آهن عنوان کرد.
سختگیریهای زیست محیطی در اصلیترین مقصد سنگ آهن صادراتی کشور یعنی چین باعث شده تا خریداران در این کشور به خرید محصولات پرعیار روی آورند. با توجه به اینکه متوسط عیار سنگ آهن دانهبندی ایران بین ۴۰ تا ۵۰ درصد است، تنها راه فروش آن به بازار صادراتی، پرعیارسازی و تبدیل آن به کنسانتره و گندله است. این در حالی است که کشور ما در افق ۱۴۰۴ با کمبود ۹ میلیون تنی کنسانتره و یک میلیون تنی گندله روبهرو خواهد بود. از سوی دیگر، فروش کنسانتره به معنای جداسازی محصول با ارزش از میان انبوه سنگ آهن کم عیار با صرف مقادیر زیادی آب و تحویل آن به خریدار خارجی و جاگذاری ضایعات و نخالهها در کشور است. آیا چنین رفتاری با منابع ملی، شایسته است؟
رویکرد ما نباید خامفروشی باشد
محمد فاطمیان، مدیرکل پیشین صنایع معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت در دولت دهم و یازدهم، در این زمینه به صمت گفت: مواد اولیهای که از معدن استحصال، استخراج و فرآوری میشود در صنایع پاییندستی سپس در تمام صنایع کشور ارزش افزوده و ثروت ایجاد میکند.
وی با اشاره به اینکه اقتصادهای مطرح جهان درباره استخراج از معدن ۲ رویکرد دارند، گفت: رویکرد نخست درباره کشورهایی مثل شیلی، برزیل و استرالیاست که به دلیل ذخایر بالای معدنی، اقدام به تولید انبوه مواد معدنی کرده و آن را صادر میکنند چون ذخیرهشان زیاد است. این عرضه به بازیسازی این بازار و تعیین نرخ و شاخصهگذاری کالای عرضه شده میانجامد.
وی ادامه داد: این کشورها چون بازیساز میشوند با کمال اطمینان، استراتژی و رویکردشان را بر مبنای فروش مواد معدنی خام قرار میدهند؛ مثل افریقای جنوبی که بزرگترین تامینکننده کرومیت جهان است و اگر رقیبی بخواهد چنین رویکردی را در پیش بگیرد نمیتواند در مقابل دیوار بلند رقابتی که افریقا ایجاد کرده حرفی برای گفتن داشته باشد. این رویکرد برای آن کشور رویکرد مناسبی است اما الزاما برای کشور ما مناسب نیست.
فاطمیان با بیان اینکه این کشورها تمایلی برای توسعه صنایع پایین دستی آن ماده معدنی ندارند، تصریح کرد: استرالیا با تولید یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تن سنگ آهن در سال سهم اصلی بازار سنگ آهن را در دست گرفته است. پس قیمتگذاری کرده و حتی کیفیت سنگ آهن بازار را تعیین میکند، حتی نوع ژنز سنگ را پایهگذاری میکند که همان هم در جهان به عنوان شاخص مطرح میشود. این کشورها به دلیل اینکه اطمینان دارند تا چند دهه آینده ذخایر سنگ آهنشان پایان نمییابد، با همین میزان عرضه و شاید بیشتر هم به عرضه خود ادامه میدهند.
این کارشناس صنایع معدنی در ادامه افزود: پس این کشورها از محل خامفروشی به اندازه کافی سود میبرند و لزومی ندارد به صنایع پاییندستی آلاینده ورود پیدا کنند. از این رو سعی میکنند فرآوری مواد معدنی را به کشورهای دیگر منتقل کنند. استراتژیشان را به این شکل طراحی کرده و برای دیگران هم استراتژی تعیین میکنند. این سیاستها برآمده از بازار نخست است و وقتی بازار نخست را در دست بگیرند میتوانند بازارهای ثانویه را نیز در دست بگیرند.
از طرفی کشورهایی که دست بالا را در بازار یک محصول معدنی دارند، درآمد حاصل از خامفروشیشان را صرف صنایع پایدار میکنند؛ آلایندگیها را از خود دور کرده و به سمت صنایع پایدارتر میروند.
مدیرکل پیشین صنایع معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت معتقد است: کشوری مانند ایران نه تنها باید رویکردش این نباشد بلکه باید برای تقویت هدف فرآوری واردات مواد معدنی هم داشته باشد.
تولید سنگ آهن کمتر از مصرف است؟
رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن اعلام کرد که برخی پیشبینیها مبنی بر احتمال کسری تامین سنگ آهن از سال ۱۴۰۴، بر اساس برآوردهای فعلی است و با توجه به کشف ذخایر جدید سنگ آهن در آینده و مشخص نبودن میزان دقیق تولید فولاد در سالهای بعد قطعی نیست.
به گزارش ایسنا، در روزهای گذشته اخباری مبنی بر احتمال وجود کسری در تامین سنگ آهن پس از سال ۱۴۰۴ منتشر شد. در این زمینه، یک کارشناس اظهار کرده که ایران در سال ۱۴۰۴ به بیش از ۱۶۰ میلیون تن سنگ آهن نیاز خواهد داشت و با توجه به میزان استخراج، حدود ۳۰ میلیون تن کسری خواهیم داشت.
در این زمینه، مهرداد اکبریان، رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن ایران با اشاره به اینکه در پیشبینیهای انجام شده برای رخدادهای آینده، شرایط امروز کشور در نظر گرفته شده است، گفت: درحالحاضر کشور ظرفیت تولید ۳۰ میلیون تن فولاد را دارد که حدود ۱۱.۵ میلیون تن از این ظرفیت خالی است و سالانه حدود ۱۸.۵ میلیون تن فولاد تولید میشود.
وی افزود: هدفگذاری برنامه توسعه فولاد این است که تا سال ۱۴۰۴ به تولید ۵۰ تا ۵۵ میلیون تن فولاد برسیم که در این صورت به ۱۶۵ میلیون تن سنگ آهن نیاز خواهد بود اما درحالحاضر تولید سنگ آهن کشور حدود ۸۰ میلیون تن است. این پیشبینیها در صورتی درست خواهد بود که تا ۷ سال دیگر تولید فولاد به ۵۰ میلیون تن در سال برسد و میزان ذخایر سنگ آهن نیز افزایش پیدا نکند.
اکبریان با بیان اینکه به دلیل کامل نبودن مطالعات اکتشافی، ذخایر شناخته شده سنگ آهن کمتر از مقدار واقعی اعلام میشود، اظهار کرد: در این زمینه، امیدواری زیادی به وجود ذخایر سنگ آهن در کویرهای کشور وجود دارد که هنوز کار اکتشافی در آنها انجام نشده است؛ بنابراین ذخایر سنگ آهن از میزان اعلام شده کنونی بیشتر است.
رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن همچنین اکتشاف را مهمترین بخش از مسیر توسعه معادن عنوان و تصریح کرد: نخستین قدم برای پیشگیری از کسری منابع، کار اکتشافی است که حتی در دوره تحریم هم باید در اولویت بخش معدن باشد.
وی با تاکید بر اینکه صادرات مواد اولیه معدنی در صورت وجود مازاد بر مصرف کارخانههای داخلی انجام میشود، گفت: در برخی از استانها، رشد متعادلی در ساخت کارخانههای تولید بخشهای مختلف زنجیره فولاد وجود ندارد که این عامل باعث کسری مواد اولیه برخی کارخانهها شده است.
به گفته اکبریان، استان خراسان ظرفیت تولید ۱۱ میلیون تن گندله را دارد اما با کسری کنسانتره روبهرو شده است.در زنجیره تولید فولاد؛ سنگ آهن معدن به ترتیب به کنسانتره، گندله، آهن اسفنجی و شمش تبدیل میشود که به گفته رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن، تعداد کارخانههای تولید در هر کدام از موارد نام برده باید متناسب با سایر موارد باشد تا هیچ کدام، در تهیه مواد اولیه دچار مشکل نشوند.
سرمایههای ملی متعلق به همه ایران
کشور ما با تکیه بر ظرفیتهای فولادسازی خود میتواند در صورت تخصیص سنگ آهن به واحدهای داخلی، ارزش افزوده بالایی را خلق کرده و آن را به تولید ناخالص داخلی کشور اضافه کند. بر اساس برآوردها، نسبت فولاد به سنگ آهن در چرخه تولید ۱ به ۲.۵۶ است، به این معنا که برای تولید هر تن فولاد نیاز به ۲.۵۶ تن سنگ آهن است. با در نظر گرفتن نرخ ۴۶۰ دلار فوب به ازای هر تن فولاد و نرخ متوسط ۲۵ دلار فوب به ازای هر تن سنگ آهن، به وضوح میتوان دید که تولید یک تن فولاد نزدیک به ۴۰۰ دلار ارزش افزوده ایجاد خواهد کرد و نباید به راحتی از آن چشم پوشید. کشور در سال ۹۶ بیش از ۱۷ میلیون تن سنگ آهن به شکلهای مختلف صادر کرده که به معنای از دست رفتن ۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار ارزش افزوده برای کشور است، در حالی که کشور با در اختیار داشتن منابع وافر گاز با هزینه بسیار پایینی میتواند چنین ارزش افزودهای را تولید کند. از این رو، نباید به راحتی این فرصت را در قبال منافع کوتاهمدت شخصی از دست
داد.
سرمایههای ملی، متعلق به تمام مردم ایران هستند و نباید آنها را ارزان به دیگر کشورها تقدیم کرد. آنچه مسلم است اینکه ایران همواره به عنوان کشوری پیشرو در توسعه صنایع و حرکت به سوی انتهای زنجیره، شناخته شده و نگه داشتن ارزش افزوده در کشور جزو اولویتهای سیاستمداران بوده است. در شرایط حساس کنونی که دشمنان به انتظار وابستگی ایران به مواد استراتژیک نشستهاند، نباید با دست خود منابع را صادر و در زمین آنها بازی کرد. تخصیص بیشترین ظرفیت برای تامین نیاز داخل باید به طور جدی در دستور کار دولت قرار گیرد تا با تکیه بر توان و تخصص داخلی، بیشترین بهره از منابع طبیعی کشور بهدست آید.
منبع: صمت