

این در حالی است که به گفته کارشناسان، ذخایر گچ ایران در سطحیترین عمق ممکن قرار داشته و پراکندگی مناسبی در تمام کشور دارند. به همین دلیل استخراج این ماده معدنی بسیار ساده و راحت بوده و هزینههای استخراج را تا حد زیادی کاهش داده است.
عضو هیات مدیره انجمن صنایع و معادن گچ ایران در گفتوگو با صمت، بزرگترین چالش این صنعت را ماشینآلات و فناوریهای قدیمی و همچنین تفکر سنتی حاکم بر این بخش دانست و تاکید کرد باید برای رها شدن از مشکلات این بخش و رسیدن به مزیتهای تولید گچ در ایران از تفکر صنفی به تفکر صنعتی برسیم و تولیدکنندگان گچ از اتحاد بیشتری برخوردار باشند. در ادامه، گفتوگوی ما را با ابوالفضل اقبالیون میخوانید.
جایگاه ایران در تولید گچ جهان چگونه است؟
ایران پس از امریکا بزرگترین و بیشتر ذخایر گچ جهان را دارد که از نظر کیفیت نیز بینظیر است. از آن مهمتر اینکه ذخایر گچ ایران پراکندگی مناسبی در تمام استانها دارد و همه استانها از ذخایر کافی گچ برخوردارند.
پیشینه استفاده از گچ به عنوان مصالح ساختمانی و تزئینی در ایران و مصر به ۵ هزار سال میرسد اما درحالحاضر گچ علاوه بر کاربرد در صنعت ساختمان و در موارد تزئینی، در صنعت پزشکی، آرایشی و بهداشتی نیز استفاده میشود. در بخش صنعت، گچ به صورت قالب لوازم بهداشتی مانند روشویی و دستشویی سرامیک کاربرد دارد. در دهه ۴۰ خورشیدی، گچ در ایران به طور سنتی بهرهبرداری و تولید میشد به طوری که تولید گچ در روز ۳۰ تا ۴۰ تن بود و بیشتر کارخانههای گچ در ساوه، سمنان، قم، مشهد و شیراز بودند. اما از دهه ۵۰ با ورود ماشینآلات آلمانی به ایران، این میزان تولید به ۵۰۰ تن در روز رسید که افزایش قابل توجهی بود. این در حالی بود که هیچ کدام از همسایگان ایران تا آن زمان کارخانه گچ نداشتند و کشورهای عربی که حتی ذخایر گچ نیز ندارند از محصولات آماده گچ ایران استفاده میکردند. با این حال از آن زمان به بعد صنعت گچ ایران در جا زد. بنا بر این، همسایگان به سرعت خود را به ما رساندند و از ما هم جلو زدند به طوری که کشورهای عربی با خرید فناوری از آلمان درحالحاضر بهترین کارخانههای گچ را دارند.
بیشترین مصرف گچ ایران در چه زمینههایی است؟
در ایران بیشترین مصرف گچ در ساختوساز است که آن هم به دلیل رکود ساختوساز و مصرف گچ در ساختمانسازی کاهش شدیدی یافته است. از طرفی کاربرد گچ به صورت محصولات پیشساخته، افزایش یافته اما ایران در این زمینه پیشرفت چندانی نکرده است. در گذشته، یکی دو شرکت آلمانی بودند که دیوارهای خشک گچی میفروختند اما حالا به دلیل محدودیتهای ارزی، آنها را بیشتر از کشورهای دیگر مانند ترکیه و امارات وارد میکنیم. درباره محصولات گچی پیشساخته نیز کمتر در ایران فکری شده است در حالی که زمینه اشتغالزایی بسیار زیادی دارد و صنعت گچ ایران میتواند در این زمینه حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد. اکنون سنگهای گچ به طور خام به کشورهای عربی فروخته میشوند. البته صادرات مقداری سنگ گچ برای تامین درآمدهای ارزی شرکتها لازم است اما این گچ با لحاظ محصولات مورد نیاز در سطح جهان میتواند خیلی رشد کند.
چرا با وجود رکود در صنعت ساختمان به سمت تولید مصارف صنعتی گچ نمیرویم؟
عمدهترین مصارف صنعتی گچ، قالبسازی است که در ایران ظرفیت زیادی برای مصرف ندارد. در حقیقت فقط در بخش ساختمانی، مصرف زیادی وجود دارد. البته ۲ تا ۳ کارخانه تولید گچ صنعتی نیز در کشور وجود دارند که ظرفیتشان بد نیست و میتوانند نیاز کشور را تامین کنند اما بخش قابل توجهی از گچ تولیدی ایران در این بخش جذب نمیشود.
مهمترین مشکل گچیها چیست؟
مهمترین معضل گچ، نرخ تمام شده زیاد است. گچ مانند بسیاری از مواد معدنی، حملونقل سنگین دارد و بخش عمدهای از هزینهاش مربوط به این بخش است. ماشینآلات تولیدی به دلیل قدیمی بودن انرژیبر هستند و هزینه انرژی مصرفی را بالا میبرند، از این رو نمیتوانیم به کشورهای دیگر صادرات انجام دهیم. از اروپا بیشتر گچ دندانپزشکی به ایران صادر میشود اما گچ قالب ظروف، پزشکی و صنعتی از کشورهایی مانند ترکیه و کشورهایی که نزدیکترند وارد میشود. به اعراب هم سنگ میفروشیم. خوشبختانه یا متاسفانه صنعت گچ به طور کامل متعلق به بخش خصوصی است و شاید دلیل مشکلاتش همین باشد. فرق گچ با سیمان در چند دهه گذشته در این است که گچ خصوصی بوده و به همین دلیل نتوانسته به بازسازی خود و ماشینآلاتش بپردازد اما سیمان دولتی بوده و در بسیاری اوقات از حمایتها و منابع ارزی دولتی برای تامین ماشینآلات برخوردار میشده است. آنها توانستند در سالهایی ارز ارزان بگیرند بنا بر این صنعت سیمان نسبت به گذشته متحول شد، چنانکه در کیفیت و افزایش ظرفیت تولید و ساخت ماشینآلات پیشرفت زیادی داشتیم. سیمان تولیدی ایران در جهان شناخته شده است و با استانداردهای جهانی تولید میشود اما این اتفاق در زمینه گچ نیفتاد و به این صنعت نگاه از سر توجه نشد. اکنون هم به دلیل نرخ بالای ماشینآلات بخش خصوصی، توان سرمایهگذاری وجود ندارد و نیاز به حمایت دولت به صورت تامین منابع ارزی دارد (نه مانند گذشته که با دلار ۷ تومان از صنایع حمایت میکرد بلکه با ارز مبادلهای). این در حالی است که بانکها وام نمیدهند، انرژی گران شده است و تا دولت آستین بالا نزند و به کارخانهها کمک نکند، این بخش نه تنها پیشرفت نمیکند بلکه عقبگرد هم خواهد کرد. از طرفی صنایع میگویند دولت نباید در کار بخش خصوصی مداخله کند زیرا هر جا دخالت کرده، آن صنعت دچار مشکل شده و از طرفی از دولت انتظار حمایت مالی دارند. آیا این کمک به دخالت دولت در صنعت گچ نمیانجامد؟
دولت چه نوع کمکی میتواند به شما کند و چه نوع حمایتی انجام میدهد؟
تا زمانی که موضوع مجوز دادن و همراهی کردن، قانونی باشد دولت همراهی میکند اما بخش خصوصی به تنهایی نمیتواند از پس تامین هزینههای سرسامآور ماشینآلات برآید. از طرفی تا زمانی که ماشینآلات قدیمی باشند علاوه بر اینکه تولیدات متناسب با نیاز روز نیستند، بهرهوری نیز پایین میآید و باعث میشود انرژی ذخیره نشود. از آنجایی که دولت باید برای ایجاد اشتغال هزینه کند میتواند از این بخش که ظرفیت زیادی در اشتغالزایی دارد حمایت کند زیرا این صنعت نسبت به صنایعی مانند پتروشیمی، سیمان یا لوازم خانگی، هزینه سرمایهگذاری کمتری از نظر تعداد اشتغال دارد و سودآورتر است.
چرا با سرمایهگذاران خارجی شریک نمیشوید یا کنسرسیومی از تولیدکنندگان داخلی تشکیل نمیدهید؟
برای جذب سرمایهگذاری خارجی خیلی تلاش کردیم و این در و آن در زدیم. با چندین شرکت خارجی نیز مذاکرههایی انجام دادیم اما این شرکتها به دلایل مختلفی مانند مسائل سیاسی و تحریمها حاضر به آمدن به ایران نمیشوند. با داخلیها نیز به این دلیل شریک نمیشویم که در کشور ما فرهنگ کار گروهی، ضعیف است و ربطی به صنعت گچ ندارد. از بین حدود ۲۰۰ کارخانه گچ ایران حتی ۲ کارخانه پیدا نمیشوند که با هم شریک شده و سرمایه یک کارخانه تولید فرآوردههای گچی مورد نیاز کشور را تولید کنند. اما این اتفاق در معادن دیگر مانند معدن سرب و روی افتاده و کنسرسیومی از خصوصیها با یک شرکت خارجی شریک شده و توانسته بزرگترین معدن سرب و روی کشور را از دولت بگیرد و شروع به استخراج کند. برای مس، آهن، سرب و روی، قضیه کمی متفاوت است زیرا معادن گچ در ذات خود بر خلاف معادن یاد شده نرخ بالایی ندارند و جذب شریک داخلی یا خارجی، کمتر در این بخش اتفاق میافتد.
سال ۹۷ را برای گچ چگونه میبینید؟
صنعت گچ و چند صنعت دیگر، بستگی تامی به وضعیت ساختوساز و ساختمان دارند. درحالحاضر بیشتر کارخانههای گچ با ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت خود کار میکنند؛ بماند که ۲۰ تا ۳۰ درصد کارخانههای گچ تعطیلند. با اینکه ۲۰ تا ۲۵ میلیون تن ظرفیت اسمی تولید گچ در ایران داریم اما حدود ۸ تا ۱۰ میلیون تن تولید داریم. میزان مصرف گچ در ایران نیز در همین حدود است چراکه گچ مانند سیمان باید به اندازه مصرف کشور تولید شود و امکان دپو کردن این محصول وجود ندارد. اگرچه گچ حتی به اندازه سیمان نیز کالای استراتژیک به شمار نمیرود.
چگونه میتوان مصرف گچ را افزایش داد؟
اگر تولید صنعتی گچ را بهروز میکردیم گچ حتی جای سیمان و سایر مواد جایگزین را میگرفت، در حالی که در بهترین حالت یک پلاسر نیم سانتیمتری روی دیوارها و نماها کار میشود. با تولید صنعتی به جای آجر میتوان گچ به کار برد تا مصرف این ماده معدنی مزیتدار ایرانی زیاد شود. به نظر میرسد اتحاد کافی بین تولیدکنندگان گچ وجود ندارد تا از منافع صنفی خود حمایت کنند. در ایران همواره تفکر سرمایهگذاری در سیمان، تفکری صنعتی بوده و با همین تفکر منابع جذب شدهاند، آیندهنگری شده و کارخانه، تولیداتش را عرضه کرده اما گچ بیشتر یک صنف است تا صنعت و تفکر تولیدکنندگان و نگاهشان به مسائل و مشکلات گچ، بیشتر صنفی است تا صنعتی. به همین دلیل نمیتوانند ارتباط لازم را برقرار کنند. شاید این حرف، بسیاری از همکاران من را برنجاند اما واقعیت است. من معتقدم در نخستین گام باید این نگاه صنفی به نگاه صنعتی تبدیل شود. وقتی سقف بلندپروازی و برنامهریزیها کوتاه است نگاه صنفی قالب میشود، مانند تفکر و برنامهریزیای که در تولید آجر سنتی و صنعتی مشاهده میشود.
و آخرین کلام؟
۴ سال است که نرخ گچ افزایش پیدا نکرده در حالی که هزینههای تولید، هر سال افزایش ۱۵ تا ۲۰ درصدی داشته است. این اتفاق هم باعث شده بنیه این صنعت ضعیفتر شود. این امر باعث بروز یک سری اتفاقهای دیگر هم شده که به وضعیت بغرنج فعلی دامن زده است و در مواردی باعث شده تولیدکنندگان گچ اقدام به رقابت منفی کرده و در نرخ فروش، روی دست هم بلند شده و قیمتها را کاهش دهند.